بدهی های متوفا :
در این مقاله قصد داریم در خصوص حدود مسولیت ورثه در مورد پرداخت بدهی های بر. جا مانده از متوفا صحبت کنیم از ما بسیار پرسیده می شود که مثلاً پدر بدهکار بوده و فوت کرده تکلیف ورثه چیست و یا اینکه می گویند طلبکار مدعی اسناد و مدارکی دال بر بدهکاری پدرمان است که نمی دانیم پدر امضا کرده با خیر ؟
و یا اینکه گفته می شود پدر اموالی دارد ولی بدهی های او نیز زیاد است نمی دانیم چه باید کرد ؟
از لحاظ اخلاقی این طور درست به نظر می رسد که بدهی های متوفا پرداخت شوند اما از لحاظ قانونی حدود مسولیت ورثه در انحصار وراثت محدود به میزان ترکه و آنچه به ارث رسیده می باشد و آن ها الزامی ندارم. که از اموال شخصی خود جوابگوی طلبکاران باشند مثلاً طلب می تواند هر چه باشد از مهریه زن گرفته تا چک و سفته ای که متوفا صادر کرده است که حدود مسولیت وراث طبق قانون مدنی محدود به دارایی بر جا مانده از متوفا خواهد بود.
مطالب بیشتر: مراحل انحصار وراثت
به عبارت دیگر در صورت شکایت طلبکاران به طرفیت ورثه و محکومیت آنها به پرداخت دیون متوفا هیچ محکمه ای نمی تواند رایی صادر کند یا دستور اجرایی بدهد که از اموال شخصی وراث بدهی متوفا پرداخت گردد.
اگر وراث بگویند شخصی با ارایه مدارک و اسنادی می گوید که از پدر ما طلبکار است تکلیف چیست ؟
در این طور مواقع تکلیف دادگاه ارجاع به کارشناسی است تا حقیقت مشخص گردد حتی اگر مطمین هستید که جعل صورت گرفته است می توانید از طریق مراجع قضایی اعلام شکایت کنید.
یکی از مراحل مهم تقسیم اموال متوفا تصفیه بدهی های متوفا است از نظر قانون ترکه دارای شخصیت حقوقی است شخص فوت شده ممکن است هم بدهکار باشد و هم طلبکار در هر حال آنچه مهم است اول می بایست بدهی های او پرداخت شود اگر مالی در نهایت از متوفا بماند بر طبق قانون ارث بین وراث تقسیم می شود .
بدیهی است که وراث متوفا نیز می توانند با دردست داشتن ادله معتبر یا شهادت شهود دادخواست مطالبه وجه از بدهکار را ارائه دهند.
بهتر است برای توضیحات بهتر و بیش تر است ه کنین به چند ماده از مواد قانون مدنی تا این موضوع به طور موسع توضیح داده شود.
دیون و حقوقی که به عهده متوفا است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفا و سایر هزینه های ضروری از قبیل حفظ و اداره ترکه باید از ترکه داده شود.
ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند و اگر ترکه برای ادای تمام دیون کافی نباشد ترکه ما بین تمام بستانکاران به نسبت طلب آن ها تقسیم می شود مگر این که آن را. بدون شرط قبول کرده باشند که در این صورت مطابق ماده ۲۴۶ مسوول خواهند بود . در موقع تقسیم دیونی که به موجب قوانین دارای حق تقدم و دجحان هستند رعایت خواهند شد ،بستانکاران زیر هر یک به ترتیب حق تقدم بر دیگران دارند.
طبق اول
الف) حقوق خدمه خانه برای مدت سال آخر قبل از فوت
ب) حقوق خدمت گذاران بنگاه متوفا برای مدت شش ماه قبل از فوت
ج) دستمزد کارگرانی که روزانه یا هفتگی مزد می گیرند برای مدت سه ماه قبل از فوت
طبقه دوم
طلب اشخاصی که مال آن ها به عنوان ولایت یا قیمومت تحت اداره متوفا بوده نسبت به میزانی که متوفا از جهت ولایت یا قیمومت مدیون شده است.
این نوع طلب در صورتی دارای حق تقدم خواهد بود که موت در دوره قیمومت یا ولایت و یا در ظرف یک سال بعد از آن واقع شده باشد.
طبق سوم
طلب پزشک و دارو فروش و مطالباتی که به مصرف مداوای متوفا و خانواده اش در طرف سال قبل از فوت رسیده است.
طبقه چهارم
الف) نفقه زن مطابق ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی
ب) مهریه زن تا میزان ده هزار ریال
طبقه پنجم
سایر بستانکاران
مطالب بیشتر: وکیل مالیات بر ارث
اگر چیزی از ترکه در مقابل دینی رهن باشد مرتهن نسبت به مال مرهون بر سایر بستانکاران مقدم است و اگر بختی مال مرهون از طلب مرتهن زاید باشد مقدار زاید مابین بستانکاران تقسیم می شود و اگر کمتر باشد مرتهن نسبت به باقی مانده طلب خود مانند سایر بستانکاران خواهد بود.
ورثه می توانند دیون را از ترکه یا از مال خود ادا نمایند.
تصرفات ورثه در ترکه از قبیل فروش و صلح و هبه و غیره نافذ نیست مگر بعد از اجازه بستانکاران و یا ادای دیون
ورثه در مقابل بستانکاران ضامن نقص یا تلف ترکه نیستند مگر اینکه نقص یا تلف مستند به تقصیر آنها باشد.
دیون موجب متوفا بعد از فوت حال می شود.
دعوا بر میت اعم از دین یا عین باید به طرفیت ورثه و یا نماینده قانونی آن ها اقامه شود هر چند ترکه در ید وارث نباشد لیکن مادامی که ترکه به دست آنها نرسیده است مسوول ادای دیون نخواهند بود.
اثبات دعوا به طرفیت بعضی از ورثه نسبت به سهم همان بعض موثر است و وارث دیگر که طرف دعوا نبوده می تواند بر حکمی که به طرفیت بعضی از ورثه صادر شده اعتراض نماید.
ورثه می توانند برای اثبات طلب یا حقی برای متوفا اقامه دعوا کنند هر چند بعد از ثبوت حق چیزی عاید آن ها نشود مثل این که دین متوفا مستغرق ترکه او باشد.
بستانکار از متوفا نیز در صورتی که ترکه به مقدار کافی برای ادای دین در ید ورثه نباشد می تواند بر کسی که او را مدیون متوفا می داند یا مدعی است که مالی از ترکه متوفا در ید او است اقامه دعوا کند.
در مورد ماده قبل اگر طلب از متوفا محرز نباشد مدعی باید طلب خود را از متوفا به طرفیت ورثه اثبات و پس از آن دعوای خود را بر کسی که مدیون متوفا یا مالی از متوفا نزد او می داند اقامه کندو می تواند بر هر دو در یک دادخواست اقامه دعوا نماید.
در مواردی که برای ادای دیون متوفا وصی معین شده است اثبات دین به طرفیت وصی و ورثه خواهد شد.
در مورد ترکه متوفای بلاول ثرکه مدیر ترکه معین می شود اثبات دین به طرفیت مدیر ترکه می گردد.
در دعاوی راجع به عین طرف دعوا کسی است که عین در دست اوست خواه وارث باشد یا غیر وارث مگر اینکه آن کس مقر باشد که عین جزو ترکه است در این صورت مدعی باید برای اثبات ادعای خود بر تمام ورثه اقامه دعوا نماید.