Grandfather With Grandson Reading Together On Sofa
1.برای صغاری که ولی خاص ندارند.
2.برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.
3.برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.
مطلب مرتبط: وکیل مالیات بر ارث
ولی خاص به پدر و جد پدری و وصی منصوب از سوی یکی از آنان گفته می شود و سمت آن را ولایت خاص گویند.
ولایت قهری زمانی پس از رسیدن به سن بلوغ ساقط می شود که حجر متصل به دو آن صغر نباشد در مورد حجر متصل ، ولایت ولی خاص بعد از بلوغ نیز ادامه می یابد.
اطفال سر راهی که پدرشان معلوم نیست و یا اطفال نامشروع در حکم صغاری هستند که ولی خاص ندارند ، بنابراین برای آنان نیز باید قیم نصب شود.
طبق ماده 1229قانون مدنی : هر یک از ابوین مکلف است در مواردی که به موجب ماده قبل باید برای اولاد آنها قیم معین شود مراتب را به دادستان حوزه اقامت خود و یا به نماینده او اطلاع داده ، از او تقاضا نماید که اقدام لازم برای نصب قیم به عمل آورد.
نصب قیم با وجود ابوین در صورتی مصداق پیدا می کنند که پس از رفع حجر ، شخص مجدداً به دلیلی محجور گردد.
قیم می تواند یکی از ابوین باشد با این تفاوت که ولایت آنها منشأ قانونی دارد اما قیمومت آنها ناشی از حکم دادگاه است و جنبه قضایی هم دارد.
بیشتر بدانیم: انحصار وراثت ایرانیان خارج از کشور
وظیفه اعلام به دادستان بر عهده چه کسانی است ؟
✓ هر یک از پدر و مادر
✓خویشاوندانی که با شخص محجور زندگی می کنند.
✓زوج یا زوجه
✓شهرداری ادارات سازمان ثبت احوال ، نیروی انتظامی ، دهبان ، بخشدار، هر یک از ضابطین دادگستری و هر یک از محاکم در صورت اطلاع از وجود شخص محجور
✓ قیم محجور در صورتی که صغیر تحت قیمومت به سن بلوغ برسد و حجر او پس از بلوغ به دلیل جنون یا عدم رشد ادامه یابد.
✓ رییس دادگستری شهرستان و منسوبان اداره سرپرستی در صورت اطلاع از وجود محجور
✓ ماموران کنسولی
در صورت نبودن هیچ یک از ابوین یا عدم اطلاع آنها انجام تکلیف مقرر در ماده قبل به عهده اقربائی است که با شخص محتاج به قیم در یک جا زندگی می نمایند.
مطلب مرتبط: انحصار وراثت ایرانیان مقیم خارج
در هر موردی که دادستان به نحوی از انحاء به وجود شخصی که مطابق ماده 1218 باید برای او نصب قیم شود مسبوق گردید باید به دادگاه مدنی خاص رجوع و اشخاصی را که برای قیمومت مناسب می داند به آن دادگاه معرفی کند.
دادگاه مدنی خاص از میان اشخاص مزبور یک یا چند نفر را به سمت قیم معین و حکم نصب او را صادر می کند و نیز دادگاه مذکور می تواند علاوه بر قیم یک یا چند نفر را به عنوان ناظر نیز تعیین کند اگر دادگاه مدنی خاص اشخاصی را که معرفی شده آمد معتمد ندید اشخاص دیگری را از دادسرا خواهد خواست.
در مورد مجانین دادستان باید قبلاً رجوع به خبره کرده نظریات خبره را به دادگاه مدنی خاص ارسال دارد در صورت اثبات جنون دادستان به دادگاه رجوع می کند تا نصب قیم شود در مورد اشخاص غیر رشید نیز دادستان مکلف است که قبلاً به وسیله مطلعین اطلاعات کافیه در باب سفاهت او بدست آورد و در صورتی که سفاهت را مسلم دید در دادگاه مدنی خاص اقامه دعوا نماید و پس از صدور حکم عدم رشد برای نصب قیم به دادگاه رجوع نماید.