مشاوره تلفنی در حوزه مسائل حقوقی از جمله ارث مسئله حائز اهمیتی است با اعمال فرهنگ سازی در کشورهای توسعه یافته اخذ مشاوره اعم از تلفنی یا اینترنتی در امور مختلف امری رایج است در ایران قوانین شرعی بر پیچیدگی موضوع افزوده است موضوع ارث از موارد مربوط به احوال شخصیه است که اقلیت های مذهبی در خصوص آن تابع آیین مذهبی خویش هستند بنابراین تمام این مسائل نشانگر ضرورت و لزوم اخذ مشاوره حقوقی ارث و انحصار وراثت است.
۱.طبقه اول
همسر متوفی
پدر و مادر
فرزندان متوفی پدر نبود آنها نوه ها
۲.طبقه دوم
پدربزرگ و مادربزرگ
همسر متوفی
برادران و خواهران متوفی
۳.طبقه سوم
همسر متوفی
عمو ،عمه،خاله،دایی متوفی پدر صورت نبود آنها فرزندان آنها
۱) پدر و مادر ، اولاد ، اولاد اولاد
۲) اجداد و برادر و خواهر و اولاد آن ها
۳) اعمام و عمان و اخوال و حالات و اولاد آن ها
کسانی که به موجب سبب ارث می برند؟
۱) زوجه
۲) زوج
طبقه اول از وراث نسبی عبارتند از :
(پدر و مادر ، فرزندان ، نوه ها )
اگر برای متوفی اولاد یا اولاد اولاد نباشد هر یک از پدر و مادر در صورت انفرادی تمام ارث را می برند ، اگر پدر و مادر متوفی هر دو زنده باشند مادر یک سوم و پدر دو سوم می برد اگر برای متوفی اولاد یا نوه از هر درجه که باشد موجود نباشد اگر پدر و مادر هر دو زنده باشند ولی مادر حاجب داشته باشد یک ششم از ترکه متعلق به مادر است ، منظور از حاجب یعنی شخصی از طبقات دیگر که میزان سهم الارث مادر را کمتر می نماید.
اگر دختر فرزند منحصر باشد به همراه پدر و مادر متوفی نصف ترکه را خواهد برد و مابقی با توجه به میزان سهم الارث پدر و مادر متوفی بین آنها تقسیم می شود ، اگر متوفی دو دختر یا بیش تر داشته باشد دختران دو سوم ترکه را به ارث می برند.
اگر فرزند متوفی پسر باشد چنانچه پسر منحصر یا متعدد باشد به همراه پدر و مادر متوفی همگی در طبقه اول قرار دارند ارث می برند به این صورت که سهم پدر و مادر متوفی یک سوم و مابقی به قرابت به فرزند پسر می رسد که به تساوی بین خودشان تقسیم می کنند در صورتی که متوفی هم فرزند پسر و هم دختر به همراه پدر و مادر داشته باشد سهم پدر و مادر یک سوم است و مابقی بین فرزند پسر دو برابر سهم دختر تقسیم می شود .
آنچه مسلم است این است که نوه در طبقه اول قرار دارد ولی در صورتی ارث میبرد که متوفی فرزندی نداشته باشد در این صورت نوه قائم مقام اولاد می شود و با هریک از اولین که زنده باشد ارث می برد ، اولاد پسر یعنی فرزندان پسری متوفی دو برابر اولاد فرزندان دختری متوفی ارث می برند حتی اگر اولاد متوفی پسر باشد اگر به واسطه مادر با متوفی قرابت پیدا کرده نصف نوه ای که از پدر با متوفی قرابت پیدا کرده ارث می برد.
وکیل ارث توضیح می دهد،وکیل ارث و میراث توضیح می دهد، موانع ارث یکی از مباحث مهم در مسائل مربوط به ارث و میراث است این مبحث به عواملی اشاره می کند که می توانند موجب محرومیت وراث از ارث شوند مهم ترین موانع ارث که در حال حاضر موضوعیت دارند عبارتند از کفر ، قتل ، لعان ، زنازادگی
کفر :
طبق قوانین کشور ایران کافر از مسلمان نمی تواند ارث ببرد منظور از کافر شخصی است که مسلمان نباشد فرقی نمی کند که این شخص کافر صاحب کتاب باشد یا غیر کتاب در هر صورت از ترکه مسلمان ارثی به او نخواهد رسید در مقابل فرد مسلمان می تواند از کافر ارث ببرد اگر در میان ورثه متوفی تنها یک مسلمان وجود داشته باشد همه ترکه به او تعلق خواهد گرفت اهمیتی ندارد که این فرد در کدام یک از طبقات ارث قرار داشته باشد در هر صورت و به دلیل محرومیت بقیه از ارث این فرد مسلمان تنها وارث متوفی خواهد بود.
قتل :
قتل نیز یکی از عواملی است که می تواند مانع ارث بردن اشخاص شود اگر مورث به دست یکی از وراث خود به قتل برسد قاتل از ارث محروم خواهد بود البته قتل مورث باید از نوع عمدی و نامش چه باشد ،بنابراین اگر در مقام دفاع از خود باشد مانع ارث بردن نخواهد شد.
لعان :
لعان به معنای این است که مرد همسر خود را به زنا نسبت دهد و در صورت وجود فرزند ادعا کند که فرزند از آن او نیست ولی نتواند این ادعا را ثابت کند در این حالت مرد باید باید ۴مرتبه خدا را بر صحت ادعای خود شاهد بگیرد و هم چنین همسر او باید خدا را بر دروغ بودن ادعای شوهر شاهد بگیرد بعد از این زن و مرد بر هم حرام شده و اصطلاحاً لعان صورت می گیرد و از یکدیگر ارث نمی برند و هم چنین فرزند آنها از پدر ارث نمی برد و هم چنین از خویشاوندان پدری نیز ارث نمی برد اما از مادر و خویشاوندان مادری ارث می برد.
زنا زادگی:
زنا زادگی نیز یکی از عواملی است که می تواند موجب محرومیت افراد از ارث شود به این صورت که فرزند متولد شده از مرد یا زن زانی نمیتواند از آنها ارث ببرد و هم چنین پدرو مادر نیز نمی توانند وارث فرزند نامشروع خود باشند.
وصیت عمل حقوقی است که هر فردی برای بعد از فوت خود تکلیف برخی از امور و اموال خویش را مشخص می کند.
طبق ماده ۸۴۱ قانون مدنی: موصی به باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک باطل است وصیت به مال غیر در موردی قطعی است که شخص به مال دیگری را برای خود و معلق به فوت خود وصیت کند ولی در فرضی که شخص برای مالک و معلق به فوت او تصرف می کند بدون اینکه از سوی او نمایندگی داشته باشد.در این صورت تحقق وصیت به مال غیر مورد تردید است.
موصی در انتخاب موصی به تا ثلث ترکه آزاد است و می تواند آن را مشاع در کل ترکه یا بعض از اموال کند یا به تملیک مال معین اختصاص دهد.
کسی می تواند وصیت را اجازه کند که در زمان فوت موصی وصف وراث داشته باشد اجازه وارثان پس از مرگ بی گان موثر است ولی درباره اثر اجازه در زمان حیات موصی اختلاف است و به نظر می رسد که اجازه در زمان حیات موصی قابل رجوع است ولی اگر رضای ورثه باقی بماند با فوت موصی وصیت را تنفیذ می کنددو دیگر قابل عدول نیست.
به فردی که به جنون مبتلا است همچون افراد دیگر ارث می رسد اهمیتی ندارد که میزان جنون فرد چقدر است در هر صورت احکام ارث درباره او تفاوتی با احکام فرد غیر مجنون ندارد البته فرد مجنون نمی تواند برای امور مالی خود تصمیم گیری نماید و باید قیم داشته باشد.
وکیل برای گرفتن ارث و میراث پاسخ می دهد،فرزند خوانده از پدر و مادر حکمی خود ارث نمی برد هم چنین پدر خوانده و مادر خوانده نیز از فرزند خوانده ارث نخواهد برد البته شخص در زمان حیات می تواند مالکیت دارایی خود را به فرزند خوانده منتقل کند ضمن اینکه هر فردی امکان این را دارد که نسبت به یک سوم دارایی خود وصیت کند.
خیر افراد تنها می توانند درباره یک سوم اموال خود وصیت کنند به همین دلیل امکان محروم کردن وراث از ارث وجود ندارد البته شخص در زمان حیات خود می تواند با انجام برخی راهکارها موجبات محرومیت یک یا چند نفر از وراث را فراهم سازد هم چنین روش های برای محرومیت همه وراث از ارث وجود دارد مثلاً هر فردی پیش از مرگ می تواند مالکیت همه اموال خود را به یکی از فرزندانش منتقل کند.
دادگاه صالح دادگاه محل آخرین اقامتگاه دائمی متوفی است با توجه به مقررات جاری تحصیل گواهی تصدیق انحصار وراثت در شورای حل اختلاف صورت می گیرد.
اگر آخرین اقامتگاه قانونی متوفی معلوم نباشد دادگاه آخرین محل سکونت متوفی در ایران صالح به رسیدگی است و اگر در ایران اقامت نداشته باشد دادگاهی صالح است که مال غیر منقول در آن واقع است در غیر این صورت دادگاهی که مال منقول در آن واقع است و اگر نبود دادگاه محل اقامت هریک از ورثه صالح به رسیدگی است اما اگر ترکه تقسیم شده باشد دادگاه صالح به رسیدگی محل اقامت خوانده می باشد.
در رسیدگی به درخواست تقسیم ابتدا دادگاه به توافقات احتمالی وراث توجه می نماید در صورتی که برای تقسیم بین وراث توافقی حاصل شد به صورت مکتوب صورتجلسه می شود و به امضای آنها می رسد اما اگر توافق در این زمینه حاصل نشود با دستور دادگاه کارشناس تعیین می شود.
وکیل ارث و میراث توضیح می دهد، اگر در یک زمان مشخص هر دو فوت شوند هیچکدام از یکدیگر ارث نمی برد ترکه هر یک از آنها نیز بین وارثان تقسیم می شود.
در صورت انکار برخی از وراث باید به دادگاه حقوقی مراجعه کرد و برای رسیدگی به حل این مسئله دادخواست ارائه شود تا از طریق ادله اثبات شود امر که یکی از آنها ارجاع به کارشناسی اثبات شود.
جنین می تواند ارث ببرد ولی به شرط اینکه نطفه آن پیش از فوت مورث منعقد شده باشد بنابراین در صورتی که نطفه جنین به روش لقاح مصنوعی پس از فوت پدرش منعقد شده باشد ارثی به جنین تعلق نمی گیرد و شرط دیگر برای ارث بردن جنین زنده متولد شدن اوست .