طبق ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی در صورتی که محکوم علیه در موعدی که برای اجرای حکم مقرر است مدلول حکم را طوعاً اجرا ننماید یا قراری با محکوم له برای اجرای حکم ندهد و مالی هم معرفی نکند یا مالی از او تامین و توقیف نشده باشد محکوم له می تواند درخواست کند که از اموال محکوم علیه معادل محکوم به توقیف گردد.
توقیف سرقفلی که میزان آن به وسیله کارشناس تعیین خواهد شد وسیله اجرا جایز است ولی چون این حق معلق است مادام که منجز نشده و مستقر نگردیده است انجام عملیات اجرایی مجاز نیست.
با توجه به اینکه طبق اصل کلی خواسته از اموال بلامعارض مدعی علیه تامین می شود لذا بازداشت وجه صورت وضعیت که در حقیقت متعلق حق پیمانکار است بلااشکال بوده و منع قانونی ندارد و الزام طلبکار به این که مطالبات خود را ز اموال دیگر تامین نماید نا صحیح است لکن چون ضمانت نامه بانکی یا پولی که به عنوان حسن اجرای قرارداد در بانک سپرده می شود وثیقه انجام تعهد است و تضمین مزبور به منظور اعتماد و اطمینان متعهد له می باشد تا اگر متعهد از انجام تعهد و اجرای قرارداد تخلف نماید متعهد له بتواند از محل تضمین مزبور استیفای حق کند بنابراین ضمانت نامه بانکی را نمی توان مال بلامعارض مدیون محسوب داشت تا شخص ثالث بتواند آن را به نفع خود توقیف یا تامین نماید.
با عنایت به اینکه دیه مقتول در حکم ترکه است و با التفات به اینکه دیون میت از ترکه پرداخت می شود و مهریه هم دین متوفی است . توقیف دیه ای که در صندوق دادگستری سپرده شده و استیفای مهر از آن بلااشکال است.
نظر به اینکه توقیف مال مشاعی مدیون جایز است و ترکه هم جزء اموال مشاعی است با فرض قبول ترکه توسط وراث توقیف سهم هر یک از آنها درقبال بدهکاریش بلامانع است.
بر طبق ماده 99 قانون اجرای احکام مدنی : قسمت اجرا توقیف اموال غیرمنقول را با ذکر شماره پلاک و مشخصات ملک به طرفین و اداره ثبت محل اعلام می کند.
و هم چنین بر طبق ماده 101 قانون اجرای احکام مدنی : توقیف مال غیر منقولی که سابقه ثبت ندارد به عنوان مال محکوم علیه وقتی جایز است که محکوم علیه در آن تصرف مالکانه داشته باشد و یا محکوم علیه به موجب حکم نهایی مالک شناخته شده باشد.
در موردی که حکم بر مالکیت محکوم علیه صادر شده ولی به مرحله نهایی نرسیده باشد توقیف مال مزبور در ازای بدهی محکوم علیه جایز است ولی ادامه عملیات اجرایی موکول به صدور حکم نهایی است.
با توجه به قانون اجرای احکام مدنی اگر مال غیر منقول سابقه ثبتی نداشته باشد توقیف آن به عنوان مال متعلق به محکوم علیه در صورتی جایز است که محکوم علیه در آن تصرف مالکانه داشته باشد و یا به موجب حکم نهایی مالک شناخته شده باشد.
توقیف ملک یا ساختمان که دارای سند عادی است اشکالی ندارد.
قانون گذار در ماده 101 قانون اجرای احکام مدنی توقیف و فروش اموال غیرمنقول محکوم علیه را که در تصرف دارد یا به موجب حکم نهایی مالک شده هرچند که سابقه ثبت نداشته باشد پذیرفته است.
توقیف مال غیرمنقول موجب توقیف منافع آن نمی گردد.
طبق ماده 105 قانون اجرای احکام مدنی مامور اجرا پس از توقیف اموال غیرمنقول صورت اموال را تنظیم و نسخه ای از آن را به محکوم علیه ابلاغ می نماید تا اگر شکایتی داشته باشد ظرف یک هفته کتباً به قسمت اجرا تسلیم دارد.
مدیر اجرا به شکایات مزبور رسیدگی و در صورتی که شکایت وارد باشد صورت مشخصات مال توقیف شده را اصلاح و تجدید می نماید.
بر طبق ماده 113 قانون اجرای احکام مدنی :بعد از صورت مال منقول و ارزیابی آن در صورتی که نسبت به محل و موعد فروش بین محکوم له و محکوم علیه تراضی شده باشد به همان ترتیب رفتار می شود و هرگاه بین طرفین تراضی نشده باشد مامور اجرا مطابق مواد بعد اقدام می کند.
طبق ماده 114 قانون اجرای احکام مدنی فروش اموال از طریق مزایده به عمل می آید.
و هم چنین بر طبق ماده 113 قانون اجرای احکام مدنی : در مواردی که حمل اموال منقول به محل دیگر مخارج زیاد داشته باشد اشیاء توقیف شده در محلی که حفظ می شده به فروش می رسد.
اقدامات اجرایی بر اساس حکم دادگاه و معرفی زمین به عنوان تنها ما یملک بدهکار می باشد در نتیجه موضوع شرط سازمان زمین شهری منصرف از مورد است و هر کس در مزایده بالاترین قیمت را بپردازد می تواند مالک زمین گردد.
برنده مزایده حق انتقال مورد مزایده را ندارد زیرا مادام که در مقام اجرای حکم دادگاه مورد مزایده در دفتر اسناد رسمی به نام برنده مزایده ثبت نشده مالکیت مشارالیه محقق نبوده و به این علت نامبرده مالک شناخته نمی شود تا بتواند آن را به دیگری واگذار نماید به علاوه اجازه انتقال در این مورد موجب سوءاستفاده افراد حرفه ای و فرار از پرداخت مالیات خواهد بود.