مقصود از تصفیه ترکه تعیین دیون و حقوق بر عهده متوفی و پرداخت آنها و خارج کردن مورد وصیت از ماترک است .
موضع وارثان در برابر ترکه از سه حالت زیر خارج نیست :
✓ قبول بی قید و شرط ترکه
✓ قبول در حدود صورت تحریر ترکه
✓ رد ترکه
قبول بی قید و شرط ترکه اماره قانونی وجود و کفاف ترکه برای پرداخت دیون است ولی وارثان می توانند خلاف آن را ثابت نمایند زیرا در حقوق ما وارثان تنها در مورد اموال مورث جانشین او می شوند و دیون به ترکه تعلق می گیرد و ورثه ملزم نیستند که غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند.
وارثی که ترکه را قبول کرده مادام که در آن تصرف نکرده می تواند آن را رد نماید
امکان قبول ترکه پس از رد آن نیز وجود دارد.
قبول در حدود صورت تحریر ترکه یعنی وارثان تنها تا میزان آنچه که از ترکه به آنها می رسد مسئول پرداخت دیون هستند اثر این شرط از بین بردن اماره کفایت ترکه است .
رد ترکه : به معنای رد تصفیه ترکه است نه رد مالکیت زیرا تملک ترکه قهری است و به حکم قانون صورت می پذیرد و اراده وارث هیچ نقشی ندارد.
شرایط رد ترکه عبارت است از :
✓ باید به دادگاه اعلام شود ؛
✓ باید منجر و مطلق باشد نه معلق و مشروط
✓ ظرف یک ماه از تاریخ آگاهی وارث به فوت مورث به دادگاه اعلام شود و الا سکوت قبول ضمنی محسوب می شود .
آثار رد ترکه عبارت است از :
✓ عدم تحقق اداره ترکه و اعتراض به عملیات تصفیه
✓ از بین رفتن اماره کفاف ترکه
هرگاه تمام ورثه ترکه را رد نمایند در حکم ترکه متوفی بدون وارث خواهد بود البته اگر از دیون متوفی زیادی بماند مال ورثه خواهد بود .
تصفیه ترکه متوفی در صورتی که بازرگان باشد تابع مقررات تصفیه امور بازرگانان متوقف است .
ترتیب و تقدم و تأخر ذکر شده در ماده در هنگام تصفیه باید رعایت شود پس در موردی که عین ترکه در رهن است و میت مال دیگری برای پرداخت هزینه های کفن و دفن نداشته باشد هزینه های کفن و دفن باید از عین مرهونه برداشته شود همچنین اجرای واجبات مالی بر اجرای وصایا مقدم است .
همیشه سوال پر تکرار این است که مثلاً پدر بدهکار بوده و فوت کرده است تکلیف ما ورثه با بدهی متوفی چیست ؟
موضوع دیگر اینکه پرسیده می شود پدر اموالی دارد ولی بدهی های او زیاد تر از اموال است چه باید کرد ؟
از لحاظ حقوقی و به طور خلاصه حدود مسولیت ورثه در انحصار وراثت محدود به میزان ترکه و آنچه به ارث رسیده می باشد و آنها الزامی ندارند که از اموال شخصی خود جوابگوی طلبکاران باشند مثلاً طلب می تواند هر چه باشد از مهریه زن گرفته تا چک و سفته ای که متوفی صادر کرده است و یا رسید عادی که دلالت به بدهکاری او میکند.
به عبارت دیگر در صورت شکایت طلبکاران به طرفیت ورثه و محکومیت آنها به پرداخت دیون متوفی هیچ محکمه ای نمی تواند رایی صادر یا دستور اجرایی بدهد که از اموال شخصی وراث بدهی متوفی پرداخت گردد.
دارایی انسان شامل طلب و بدهی وی باشد به عبارت دیگر بهتر می گویند فردی دارای مطالبات است یا دارای بدهی ای است به هر حال در این مقاله در خصوص وضعیت دارایی فرد فوت شده و تکلیف و به اش و اموال باقی مانده بعد از فوتش پرداخته شده است . بدیهی است که وراث برای تعیین تکلیف اموال به جا مانده متوفی اقدام به اخذ گواهی حصر وراثت می نمایند و در گواهی حصر وراثت قدر السهم هر و به نسبت به دارایی متوفی معین می شود و به عنوان مثال در گواهی حصر وراثت متوفایی قید می شود که میزان قدر السهم هر ورثه نسبت به دارایی متوفی به عنوان مثال آقای حسین فوت نموده است و ورثه اش یک همسر و دو فرزند پسر و یک فرزند دختر است در گواهی حصر وراثت قید می شود که همسر یک هشتم و هر پسر دو سهم و دختر یک سهم ارث می برند .
یکی از مراحل مهم تقسیم کردن ارث تسویه بدهی های متوفی است :
از نظر قانون ترکه مال به ارث رسیده دارای شخصیت حقوقی است شخص فوت شده ممکن است هم بدهکار باشد هم طلبکار در هر حال آنچه مهم است اول می بایست بدهی های او پرداخت شود اگر مالی در نهایت از آن مرحوم باقی بماند بر طبق قانون ارثذبین وراث تقسیم می شود .
پر واضح است که ورثه نسبت به آنچه از ارث گرفته آمد در مقابل طلبکار مسولیت پرداخت دارند اگر میزان طلب طلبکار بیشتر از کل مان ک بوده چه باید کرد ؟
از نظر بحث اخلاقی توضیح داده شد که قطعاً نیکو و موجب آسایش خاطر متوفی است که بدهی های او پرداخت شود ولی از نظر قانون صرفاً تا میزان ماترک ورثه جوابگوی طلبکاران می باشند .اگر ترکه ای نباشد یا کم باشد و به مسولیت و تکلیفی ندارند هر چند که مشمول باشند.
استقرار مالکیت ورثه :
ماده ۸۶۸ : مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی مستقر نمی شود مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته .
بیشتر بدانیم: مراحل انحصار وراثت
وراث متوفی شامل چه کسانی می شوند؟
۱.طبقه اول
همسر متوفی
پدر و مادر
فرزندان متوفی پدر نبود آنها نوه ها
۲.طبقه دوم
پدربزرگ و مادربزرگ
همسر متوفی
برادران و خواهران متوفی
۳.طبقه سوم
همسر متوفی
عمو ،عمه،خاله،دایی متوفی پدر صورت نبود آنها فرزندان آنها
کسانی که به موجب نسب ارث میبرند؟
۱) پدر و مادر ، اولاد ، اولاد اولاد
۲) اجداد و برادر و خواهر و اولاد آن ها
۳) اعمام و عمان و اخوال و حالات و اولاد آن ها
کسانی که به موجب سبب ارث می برند؟
۱) زوجه
۲) زوج
طبقه اول از وراث نسبی عبارتند از :
(پدر و مادر ، فرزندان ، نوه ها )
اگر برای متوفی اولاد یا اولاد اولاد نباشد هر یک از پدر و مادر در صورت انفرادی تمام ارث را می برند ، اگر پدر و مادر متوفی هر دو زنده باشند مادر یک سوم و پدر دو سوم می برد اگر برای متوفی اولاد یا نوه از هر درجه که باشد موجود نباشد اگر پدر و مادر هر دو زنده باشند ولی مادر حاجب داشته باشد یک ششم از ترکه متعلق به مادر است ، منظور از حاجب یعنی شخصی از طبقات دیگر که میزان سهم الارث مادر را کمتر می نماید.
مطالب مرتبط : وکیل مالیات بر ارث
میزان سهم الارث دختر :
اگر دختر فرزند منحصر باشد به همراه پدر و مادر متوفی نصف ترکه را خواهد برد و مابقی با توجه به میزان سهم الارث پدر و مادر متوفی بین آنها تقسیم می شود ، اگر متوفی دو دختر یا بیش تر داشته باشد دختران دو سوم ترکه را به ارث می برند.
میزان سهم الارث پسر :
اگر فرزند متوفی پسر باشد چنانچه پسر منحصر یا متعدد باشد به همراه پدر و مادر متوفی همگی در طبقه اول قرار دارند ارث می برند به این صورت که سهم پدر و مادر متوفی یک سوم و مابقی به قرابت به فرزند پسر می رسد که به تساوی بین خودشان تقسیم می کنند در صورتی که متوفی هم فرزند پسر و هم دختر به همراه پدر و مادر داشته باشد سهم پدر و مادر یک سوم است و مابقی بین فرزند پسر دو برابر سهم دختر تقسیم می شود .
میزان سهم الارث نوه :
آنچه مسلم است این است که نوه در طبقه اول قرار دارد ولی در صورتی ارث میبرد که متوفی فرزندی نداشته باشد در این صورت نوه قائم مقام اولاد می شود و با هریک از اولین که زنده باشد ارث می برد ، اولاد پسر یعنی فرزندان پسری متوفی دو برابر اولاد فرزندان دختری متوفی ارث می برند حتی اگر اولاد متوفی پسر باشد اگر به واسطه مادر با متوفی قرابت پیدا کرده نصف نوه ای که از پدر با متوفی قرابت پیدا کرده ارث می برد.
مطالب بیشتر : گواهی انحصار وراثت
ترکه چیست؟
۱. ترکه دارایی به جای مانده از مورث است این دارایی اعم است از بخش مثبت ( اموال و حقوق ) یا منفی ( دیون و تعهدات )
۲. چنانچه متوفی هیچگونه دارایی از خود به جا نگذاشته باشد رابطه وراثت ایجاد نمی گردد ولی در فرضی که ترکه برای اداء دیون کافی نیست حق وارث بر آن از بین نمی رود زیرا ترکه دارای شخصیت حقوقی مستقل است به همین دلیل ماده ۲۳۴ قانون امور خیلی مقرر می دارد که ورثه می توانند برای اثبات طلب یا حقی بر متوفی اقامه دعوا کنند هر چند بعد از ثبوت حق چیزی عاید آنها نشود.
۳. منظور از استقرار مالکیت وارثان انتقال قطعی سهم هر وارث از ترکه به دارایی او و انحلال شرکتی است که از مال طلبکاران موسی آهن و وارثان تشکیل شده است .
۴. استقرار مالکیت وارثان متضمن سه مرحله است .
✓ تحریر ترکه
✓ تصفیه ترکه
✓ تقسیم ترکه و تعیین سهام وارثان
۵. مقصود از تحریر ترکه ارزیابی و تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی است .
۶. درخواست تحریر ترکه اصولاً اختیاری است مگر در صورت وجود غایب و محجور در ترکه که در این صورت درخواست تحریر ترکه برای امین یا قیم اجباری است .
۷. برای تعیین میزان ترکه باید همه اموالی که هنگام مرگ در ملکیت مورث بوده است به حساب آید هر چند که پس از آن تلف شود ، مطالبات مورث را نیز باید بر آن افزود هر چند که از وارثان باشد و در اثر مالکیت فی الذمه و تهاتر از بین برود . همچنین تمام اموالی که بعد از مرگ به دارایی مورث می پیوندد و سبب آن به وسیله مورث فراهم آمده است جزا ترکه محسوب می شود مثل برنده شدن حساب بانکی مورث بعد از فوت او .
۸. در مقام اثبات باید تمام اموالی که در زمان مرگ در تصرف مورث بوده است را بر اساس قاعده تصرف جزا ترکه محسوب کرد مگر آنکه خلاف آن اثبات شود.
۹. حق قصاص به ارث می رسد ولی زوج و زوجه بر آن حقی ندارند ولی اگر قصاص تبدیل به دیه شود دیه به ترکه تعلق می گیرد و همه از آن ارث می برند.
۱۰. ضرر و زیان ناشی از جرمی که به مورث وارد شده است اگر به حیثیت و شهرت خانوادگی او ضربه زده باشد از سوی وراث قابل مطالبه است منتها این خسارت در زمره ترکه محسوب می شود ولی اگر زیان مستقیماً به وارثان وارد شده باشد ضرر و زیان ناشی از جرم را باید جزا حقوق ورثه دانست که بر خلاف دیه مستقیماً به دارایی آنها منتقل می شود.
۱۱. منافعی که بعد از مرگ به دست می آید تا زمانی که ترکه تصفیه نشده از توابع آن است و طلبکاران نیز می توانند از آن استفاده کنند ولی چون این بخش از درآمد ها زمانی ایجاد شده است که وارثان مالک ترکه شده آمد برای تعیین ثلث نباید در شمار دارایی او محاسبه شود . زیرا دارایی مورث تا زمان مرگ از آن اوست و یک سوم از آن را می تواند وصیت کند مگر اینکه موسی به جزء مشاع ترکه باشد که در این صورت موصی له نیز به مقتضای شرکتی که از زمان تملک با وارثان پیدا می کنند در منافع و نماآت شریک می شود .
۱۲. اموالی که وا ثان به دلیل استیلای زورمندی یا موانع طبیعی در اختیار ندارند یا مطالبات غیر قابل وصول را نباید جزو دارایی محسوب کرد مگر اینکه مدیون یکی از وراث باشد که در این صورت طلب از حصه او وصول می شود .
۱۳. حقوق صنفی ، وظیفه ، بازنشستگی و مستمری جزء ترکه محسوب نشده و طلبکاران متوفی و موسی له دحقی بر آن ندارند بلکه این گونه حقوق به طور مستقیم به مالکیت مستحبات در می آید و به صورت مساوی تقسیم می شود و نه بر اساس قواعد ارث همچنین وجه بیمه عمر متعلق به ذینفع آن است و جزء ترکه محسوب نمی شود بناب این بابت بدهی متوفی قابل توقیف نیست و مالیات بر ارث به آن تعلق نمی گیرد در واقع این حقوق تابع قواعد ارث نیستند.
۱۴ زوجه دائم متوفی از حقوق وظیفه یا مستمری متوفی برخوردار می گردد و ازدواج وی مانع دریافت حقوق مذکور نیست و در صورت فوت شوهر بعدی و تعلق حقوق به زوجه در اثر آن بیشترین مستمری ملاک عمل است همچنین در صورتی که خود زوجه دارای حقوق بازنشستگی یا از کار افتادگی باشد این موضوع مانع دریافت حقوق وظیفه یا مستمری متوفی نیست .
۱۵. فرزندان اناث در صورت نداشتن شغل یا شوهر و فرزندان ذکور تا سن بیست سالگی و بعد از آن منحصرا در صورتی که معلول از کارافتادن نیازمند باشند یا اشتغال به تحصیلات دانشگاهی داشته باشند حسب مورد از کمک هزینه اولاد ، بیمه و مستمری بازماندگان یا حقوق وظیفه والدین خود برخوردار می گردند.
۱۶. مطالبات معلق مورث قبل از تحقق شرط ارزشی نداشته و در محاسبه ترکه منظور نمی شود .
۱۷. حقوق وابسته به شخصیت مورث با فوت او زایل می شود و به وارثان منتقل نمی شود مثل خیاری که برای شخص ثالث شرط می شود یا اباحه در انتفاع یا عقد عمری و همچنین حق انتفاع و خیار شرطی که به قید مباشرت باشد.
۱۸. اگر اسلحه به طریق قانونی از سوی مورث تحصیل شده باشد جزء ماترک به ورثه منتقل می شود لیکن ورثه باید مجوز قانونی نگهداری یا فروش آن را کسب نمایند اما اگر به طریق قانونی تحصیل نشده باشد بدیهی است که وراث نیز مالکیت قانونی بر آن نخواهند داشت.
۱۹. دیون موجب متوفی بعد از فوت حال می شود .
۲۰. تامین خواسته و مهر و موم هر دو نهادی هستند جهت حفظ حقوق اشخاص ثالث با این تفاوت که مهر و موم صرفاً در مورد ماترک متوفی و از ناحیه اشخاص مندرج در ماده ۱۶۷ قانون امور خیلی پذیرفته می شود که عبارتند از ورثه ، موصی له در صورتی که وصیت به جزء مشاع شده باشد طلبکار متوفی که طلب او مستند به سند رسمی است و وصی
۲۱. بعد از تحریر ترکه درخواست مهر و موم پذیرفته نمی شود و اگر در اثنای تحریر ترکه درخواست مهر و موم بشود فقط آن مقداری که تحریر نشده است مهر و موم می گردد.
مطالب بیشتر : گواهی انحصار وراثت
وکیل تحریر ترکه بیان می دارد که بر طبق ماده ۸۶۹ قانون مدنی:
حقوق و دیونی که بر ترکه میت تعلق می گیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود از قرار ذیل است ؛
۱. قیمت کفن و دفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه
۲. دیون و واجبات مالی متوفی
۳. وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آن ها
دیون و حقوقی که بر عهده متوفی است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز میت و سایر هزینه های ضروری ازقبیل حفظ و اداره ترکه باید از ترکه داده شود.
تحریر ترکه چیست؟
باتوجه به تخصصی بودن امر تحریر ترکه حتمٱ از یک کارشناس حقوقی یا وکیل تحریر ترکه استفاده شود .
تحریر از نظر لغوی یعنی آزاد کردن، یا نوشتن می باشد اما از نظر اصطلاحی یعنی تعیین دارائی و دیون متوفی و اینکه چقدر دارایی از متوفی باقی مانده است.
تحریر ترکه یک نوع اقدام تامینی می باشد یعنی حفظ کردن و مراقبت کردن از ترکه و دیون متوفی تا اینکه کلیه دیون او به بستانکاران پرداخت گردد.
( در خصوص مشاوره تلفنی با دفتر وکالت و مشاوره فانوس تماس بگیرید )